معنی پدر بزرگ رستم
حل جدول
لغت نامه دهخدا
پدر بزرگ. [پ ِ دَب ُ زُ] (اِ مرکب) پدرِ پدر. پدر مادر. جدّ. نیا.
رستم آباد بزرگ
رستم آباد بزرگ. [رُ ت َ دِ ب ُ زُ] (اِخ) دهی از دهستان کنگاور بخش کنگاور شهرستان کرمانشاه. سکنه ٔ آن 185 تن. آب آن از قنات کوچک. محصولات آنجا غلات دیمی. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
واژه پیشنهادی
مهراب
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) پدر پدر جد پدری، پدر مادر جد مادری.
تعبیر خواب
دیدن و گفتگو با پدر بزرگ یا مادر بزرگ خود در خواب، علامت آن است که با مشکلاتی مواجه می شوید که به سختی می توان از پس آنها برآمد، اما با گوش سپردن بر پند و اندرز دیگران سر انجام بر مشکلات غلبه می کنید. - آنلی بیتون
فارسی به عربی
جد
فارسی به آلمانی
Großvater (m)
فارسی به ایتالیایی
nonno
معادل ابجد
1135